میخواهم عصبانی نباشم، چطوری شروع کنم؟
برای شروع یک زندگی آرام و خداحافظی با عصبانیت، من خودم خیلی خسته شده بودم و آنقدر منزجر بودم که فقط میخواستم عصبانی نشم. اما بعد از فراز و فرود فراوان و بعد از اینکه در همین وبلاگ بارها به طور پراکنده تجربیات خودم را نوشتهام حالا روش ترک عصبانیت را به طور خلاصه اینجا مینویسم:
1- تصمیم
این مرحله از همه مراحل مهمتر است اگر واقعا تصمیم قاطعانه برای ترک عصبانیت گرفته شود خیلی از مشکلات حل میشود. اما مهم است که این تصمیم خودش از عصبانیت نباشد. یعنی به دنبال سرخوردگی و خشم و تنفر نباشد که دیر نتیجه میدهد. بنابراین اگر هم از روی درماندگی و خشم تصمیم به ترک عصبانیت گرفتهشود (مثل خود من)، باید اول این عصبانیت را آرام کرد. باید گذشته را بخشید، از عصبانیت خود متنفر نبود، بلکه باید همه چیز را رها کرد و عاشق آرامش شد. من خودم خیلی وقتها به آدمهای آرام و با طمانینهای که میشناختم، فکر میکردم و خیلی دوست داشتم رفتارم و صبر و تحملم مثل آنها بشود. این ادامه کار را خیلی دلپذیر میکند.
2- شناخت عصبانیت خود
عصبانیت دو رو دارد. یکی تظاهرات بیرونی مثل فریاد زدن، خشمگین شدن، داشتن لحن یا رفتار خشن است و دیگری عصبانیت درونی است. عصبانیت درونی ریشه در همه نارضایتیها، سرخوردگیها، ترسها، سرزنشها و ناکامیها دارد. بنابراین اول از همه باید هر دوی این عصبانیت را در خود تشخیص داد. تا عصبانیت درونی درمان نشود، عصبانیت بیرونی هر چند که چند وقتی آرام شود اما باز ظاهر میشود و درمان نمیشود. به تجربه میگویم واقعا هیچ کس مثل خود آدم نمیتواند در شناخت ریشههای این دو عصبانیت توانا باشد.
شناخت تظاهرات بیرونی عصبانیت: به مدت حداقل ده روز به عصبانیت خود دقت کنید و هر شب قبل از خواب از همه موارد عصبانیتتان، لیست تهیه کنید. فریاد زدنها، استفاده از لغات خشن، برخوردهای خشن، سرزنش و تهدید دیگران، یا حتی گریه و غر زدن. همه باید با جزئیات نوشته شود. اگر در مدت ده روز در شرایطی هستید که کمتر از معمول عصبانی شدید باید این تمرین را باز ده روز دیگر تمدید کنید تا جایی که مطمئن بشوید لیست شما شامل همه مواردی که معمولا عصبانیتان میکند هست.
بعد شروع کنید به دسته بندی
زمان و مکان عصبانیت: مثلا صبحها بعد از بیدار شدن در اکثر موارد عصبانی بودهاید، یا مثلا بعد از برگشتن از سرکار عصبانی هستید ، وقتی وارد اتاق به هم ریخته تان میشوید عصبانی هستید و غیره. لیست همه زمانهایی را که عصبانی هستید دربیاورید.
با چه کسانی عصبانی هستم: مثلا فقط با افراد نزدیک خانواده، یا با همکار در محل کار ، با فرزندتان یا همسرتان، در اینجا هم لیستی از همه آدمهایی که شما را عصبانی میکنند تهیه کنید.
عصبانیت خودم را چطور بروز میدهم: لیستی هم تهیه کنید از نشان دادن عصبانتتان، هر بار اگر فریاد زدهاید از کلمات بد استفاده کردهاید یا حتی اگر به خشونت متوسل شدهاید بنویسید.
خوب تا این مرحله شما دارید سعی میکنید با عصبانتیتان آشنا بشوید و همه جنبههای بیرونی آن را بشناسید.
بعد از این مرحله برای درمان کوتاه مدت که البته درمان قطعی نیست، باید سعی کنید برای زمانها و مکانهایی که بیشتر عصبانی هستید برنامهریزی کنید و آمادگی داشته باشید تا بتوانید خودتان را کنترل کنید. یادتان باشد خیلی مهم است که در برنامهریزی برای درمان، خودتان را موظف به انجام کارهایی بکنید نه اینکه بخواهید آدمهای دیگر و رفتارشان عوض شود.در غیر اینصورت وارد جنگی بیسرانجام میشوید که عصبانیت شما را صد چندان میکند.
شناخت عصبانیت درونی: این شناخت با یک سوال شروع میشود: من چرا عصبانی هستم؟ جواب اول هم معمولا انگشت اشارهای است که به طرف دیگران و اوضاع و شرایط یعنی چیزی غیر از خود گرفته میشود. این جوابها در واقع نشان دهنده چرایی عصبانیت ما نیستند بلکه فقط نشان میدهند ما کی عصبانیتمان را بروز میدهیم. مثال س : چرا من صبحها عصبانیم؟ ج: چون با سر و صدای دیگران بیدار میشوم . به این جوابها اعتنا نکنید، از کوزه همان برون تراود که در اوست. از آدم عصبانی عصبانیت بیرون میزند. اگر صبحها چیزی شما را عصبانی میکند برای این است که درونتان حساس و عصبانی است و با هر تلنگری عصبانیتش را بیرون میریزد.
باید به سوال کردن از خودتان ادامه بدهید: من چرا عصبانی هستم؟ از جوابهای اول که معمولا دیگران را مقصر میدانید بگذرید تا به جملههایی مثل من همیشه بد شانسم. من هر چقدر تلاش میکنم نتیجه ندارد، من در تحصیلاتم پیشرفت نکردم ، رفتارم خوب نیست، و امثال اینها برسید. یعنی در واقع به نارضایتیها، شکستها و ناکامیها. اگر هم هر بار کسی را مقصر میدانید توجه نکنید فقط به خود نارضایتیها فکر کنید و آنها را یادداشت کنید. آنقدر از خودتان بپرسید و جوابها را بنویسید که مطمئن شوید هیچ ناراحتی و غصهای نمانده که بازگو نشده باشد.
حالا مرحله اصلی است ببینید چه موضوعی در شماست که بیش از همه آزارتان میدهد، فکرتان را مشغول میکند. مسلما به جز عصبانیت. برای پیدا کردن جواب میتوانیددر کنار راهکارهای کنترل عصبانیت چند هفته وقت بگذارید و هر بار با خودتان خلوت کنید، اگر آدم مذهبی هستید عبادت کنید اگر نه کافی است با خودتان در روز چندین بار خلوت کنید و فکر کنید. مطمئن باشید جواب را دیر یا زود پیدا خواهید کرد. آن موضوع آزار دهنده اصلی ریشه عصبانیت و ریشه همه ناکامیها و اصل همه مشکلات شماست. روزی که پیدایش کنید روز طلایی شماست و بعد فقط کافی است التیامش ببخشید شاید یک روز طول بکشد یا چند سال اما نه تنها عصبانیت بلکه همه ناکامیها و بدبختیهایتان دود میشوند.